
تمیم البرغوثی پیامی منتشر کرده است که اگرچه در قالب یک تحلیل جنگی نوشته شده، اما بهوضوح فراتر از تحلیل است: این پیام، یک مانیفست تمدنی است؛ صدایی از قلب جغرافیای دردمند فلسطین که اکنون به عقلانیتی در تراز ژئوپلیتیک جهانی تبدیل شده است.
برخلاف تحلیلهای روزمرهای که در آنها از شکست یا پیروزیهای تاکتیکی سخن گفته میشود، البرغوثی تصویری ترسیم میکند از یک نبرد نهایی، یک رویارویی صفر و یکی که پایان آن، نه صرفاً تعیینکننده سرنوشت فلسطین، بلکه تعیینکننده آینده کل منطقه است. او میگوید: آزادی کامل ممکن است؛ بهشرط آنکه برخی از ما، برخی دیگر را تنها نگذارند.
نکتهی مرکزی پیام او این است که دیگر نمیتوان با «سکوت»، «بیطرفی»، «میانجیگری» یا حتی «صلحطلبی منفعلانه»، از دامنهی این جنگ خارج شد. همه درگیر شدهاند؛ چه بخواهند، چه نخواهند. اسرائیل بهدنبال حذف همهی مخالفان است، نه فقط مقاومت. و این یعنی مسالمتجویان نیز در لیست هدف هستند. این جنگ، از آن نوع نبردهایی است که اگر طرفش را انتخاب نکنی، برایت انتخاب میشود.
او با تکیه بر واقعیتهای میدانی و مناسبات جهانی، نشان میدهد که امروز، ایران در موقعیتی ایستاده که نهتنها قدرت تهاجم اسرائیل را مهار کرده، بلکه به محور حفظ ثبات راهبردی در آسیا تبدیل شده است. بههمین دلیل، سقوط ایران، تنها به معنای پیروزی اسرائیل نیست؛ بلکه به معنای آغاز فروپاشی تدریجی همهی کشورهای اطراف است: از پاکستان تا ترکیه، از اردن تا مصر، و حتی کشورهای خلیج فارس.
در نگاه البرغوثی، این جنگ اگرچه در خاک فلسطین آغاز شده، اما میدانش از نهر تا بحر است و مسئلهاش، نه صرفاً «حق بازگشت»، بلکه «حق ماندن» است. دشمن تلاش میکند نهتنها سرزمین، بلکه جمعیت را تغییر دهد؛ کوچ بدهد، تهی کند، جابهجا کند، تا نقشه را از نو بنویسد.
در برابر این پروژه، راه مقابله نیز باید به همان اندازه راهبردی و درازمدت باشد. همانطور که اسرائیل از آتشبسها برای بازسازی استفاده میکند، ما نیز باید از لحظهلحظهی مقاومت، برای انسجام، اتحاد، تولید معنا، ساخت نهاد و جلب مشارکت عمومی بهره ببریم.
تمیم البرغوثی با زبانی شاعرانه، اما تحلیلی، به ما میگوید که این فرصت تاریخی، شاید دیگر تکرار نشود. اگر اسرائیل موفق شود غزه را تهی کند، و کوچ اجباری را نهادینه سازد، بازگرداندن معادلهی جمعیتی فلسطین به وضعیت فعلی، شاید قرنها زمان ببرد. اما اگر اکنون، مقاومت به نقطهی غلبه برسد، میتوان تاریخ را از نو نوشت.
این یک لحظهٔ تاریخی است. لحظهای که در آن، سیاست، اخلاق، دین، منافع ملی، امنیت عمومی و آینده فرزندانمان، همه در یک نقطه تلاقی کردهاند: فلسطین. و اینبار، نه فقط به مثابه یک مسئلهٔ مظلومیت، بلکه به عنوان قلب نبض ژئوپلیتیک مقاومت.
اگر البرغوثی میگوید «آزادی ممکن است»، من میگویم: آزادی آغاز شده. فقط نباید کسی تنها بماند.
مطلب تمیم البرغوثی: اینجا
نظری بدهید