گزارش‌های متعدد امنیتی و رسانه‌ای نشان می‌دهد آن‌چه در روزهای اخیر از سوی دشمن طراحی و اجرا شد، فراتر از یک عملیات نظامی محدود یا اقدام تلافی‌جویانه بود. این اقدام بخشی از یک سناریوی چندلایه و هدفمند برای فروپاشی ساختاری جمهوری اسلامی محسوب می‌شد.

در این طرح، هدف صرفاً انهدام چند پایگاه یا وارد آوردن ضربه‌ای تاکتیکی نبود؛ طراحی‌ها بر آن بود که با یک یورش غافل‌گیرکننده و هم‌زمان، شریان‌های حیاتی کشور در سه حوزهٔ کلیدی—نظامی، علمی و سیاسی—مورد هدف قرار گیرد. گزارش‌ها حکایت از وجود لیست‌هایی از چهره‌های کلیدی، جدول زمان‌بندی دقیق و عملیات‌هایی هماهنگ‌شده دارد که قرار بود طی ۴۸ تا ۷۲ ساعت، کشور را دچار شکاف امنیتی و اختلال فرماندهی کنند. تحلیل آن‌ها این بود که با حذف مغزهای اصلی مدیریت، زنجیرهٔ انسجام ملی از هم گسسته می‌شود و راه برای اغتشاشات داخلی، جنگ روانی و فشارهای بین‌المللی هموار خواهد شد.

اما این برآورد، از ضعف بنیادین دشمن در فهم عمق ساختار اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی حکایت دارد. آن‌ها نتوانستند ریشه‌دار بودن مشروعیت مردمی، عمق باورهای دینی، و ظرفیت بالای بازیابی جبهه انقلاب را محاسبه کنند. ضرباتی وارد شد، شهیدانی بزرگ تقدیم شدند، اما آن‌چه در معادلات دشمن جایی نداشت، استقامت ملی، نهادهای آمادهٔ جایگزین، و حضور امداد الهی بود که همواره در بزنگاه‌های تاریخی، ملت ایران را یاری داده است.

امروز، در میانه‌ی این هجمه‌ی سنگین، نه نشانه‌ای از فروپاشی، بلکه عزم مجدد برای تداوم راه انقلاب به چشم می‌خورد. این حادثه، با همه‌ی تلخی و هزینه‌اش، یک بار دیگر نشان داد که ستون‌های این نظام تنها به افراد وابسته نیستند، بلکه بر پایه‌ی ایمان مردم و پیوند وثیق امت و امامت استوارند.

راه پیش رو همچنان دشوار و پرچالش است؛ اما ملتی که از دل بحران‌ها بالنده‌تر بیرون می‌آید، و نظامی که هر بار از خاکستر توطئه‌ها، مقاوم‌تر سر برمی‌آورد، امید آن دارد که مشمول نگاه رحیمانه‌ی الهی گردد و مسیر آینده‌اش را با بصیرت، اقتدار و آرامش طی کند.

همرسانی: